English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2690 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Full phrase not found.
Full phrase Google translation result
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
continuance U تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
Other Matches
court of review U دادگاه تجدید نظر
judge advocate U دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
discharges U مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharge U مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
prize courts U دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
transfer of cause U احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
parquet U محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه
purging a contempt of court U جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
remanet U احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر
manadamus U حکم دادگاه بالاتربه دادگاه پایین تر
writ U دستور دادگاه حکم دادگاه
writs U دستور دادگاه حکم دادگاه
summary court U دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
arrest U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrested U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrests U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
to take a recess U موقتا دست از کار کشیدن تنفس کردن
tribunals U دادگاه
court of law U دادگاه
forum U دادگاه
court of justice U دادگاه
forums U دادگاه
courthouses U دادگاه
court division U دادگاه
court U دادگاه
judgement seat U دادگاه
judgement hall U دادگاه
tribunal U دادگاه
courtrooms U دادگاه
courts U دادگاه
courtroom U دادگاه
courthouse U دادگاه
court material U دادگاه نظامی
police force U دادگاه پلیس
ushers U دربان دادگاه
court of province U دادگاه استان
court of appeal U دادگاه پژوهش
Chief Justices U رئیس دادگاه
police forces U دادگاه پلیس
Chief Justice U رئیس دادگاه
court martiall U دادگاه نظامی
rotas U دادگاه کاتولیکی
court of appeals U دادگاه استیناف
district court U دادگاه بخش
courtrooms U اطاق دادگاه
court session U جلسه دادگاه
divan U دادگاه اسلامی
court of iquiry U دادگاه رسیدگی
court of grievances U دادگاه مظالم
criminal court U دادگاه جنایی
courtroom U اطاق دادگاه
court of first instance U دادگاه شهرستان
court of first instance U دادگاه بدوی
court of petty offences U دادگاه لغزش
ushering U دربان دادگاه
disciplinary tribunal U دادگاه انتظامی
court of appeal U دادگاه استان
kangaroo courts U دادگاه غیرقانونی
kangaroo courts U دادگاه پوشالی
kangaroo court U دادگاه مندرآوردی
courts of appeal U دادگاه استیناف
canonry U دادگاه شرع
kangaroo court U دادگاه غیرقانونی
kangaroo court U دادگاه پوشالی
courts of appeal U دادگاه استان
kangaroo courts U دادگاه مندرآوردی
receivership U امانت دادگاه
administrative tribunal U دادگاه اداری
circuit court U دادگاه استیناف
assize court U دادگاه جنایی
auto da fe U رای دادگاه
beadle U منادی دادگاه
law courts U دادگاه قضایی
usher U دربان دادگاه
diwan U دادگاه اسلامی
decreed U قرار دادگاه
decree U قرار دادگاه
rota U دادگاه کاتولیکی
law court U دادگاه قضایی
court martial U دادگاه نظامی
country court U دادگاه بخش
court of appeal U دادگاه استیناف
decrees U قرار دادگاه
decreeing U قرار دادگاه
circuit court U دادگاه منطقهای
bar U وکالت دادگاه
bars U وکالت دادگاه
contempt og court U اهانت به دادگاه
ushered U دربان دادگاه
courts of appeal U دادگاه پژوهش
per curium U به وسیله دادگاه
municipal court U دادگاه داخلی
municipal court U دادگاه شهرداری
military court U دادگاه نظامی
military tribunal U دادگاه نظامی
martial court U دادگاه نظامی
warning U اخطاریه دادگاه
warnings U اخطاریه دادگاه
cite U به دادگاه خواندن
cited U به دادگاه خواندن
magistrates court U دادگاه جنحه
cites U به دادگاه خواندن
citing U به دادگاه خواندن
evoking U به دادگاه بالاتربردن
petty session U دادگاه سیار
evokes U به دادگاه بالاتربردن
juvenile courts U دادگاه اطفال
rehearing U تجدیدجلسه دادگاه
juvenile courts U دادگاه نوجوانان
recourse action U رجوع به دادگاه
questor U افسررئیس دادگاه
queens bench division U دادگاه ملکه
quarter sessions U دادگاه استینافی
landesgericht U دادگاه ایالتی
quaestor U افسررئیس دادگاه
prsbytery U دادگاه شرعی
juvenile court U دادگاه اطفال
juvenile court U دادگاه نوجوانان
president of the court U رئیس دادگاه
police power U دادگاه پلیس
evoke U به دادگاه بالاتربردن
police court U دادگاه خلاف
peace court U دادگاه بخش
court division U بخش دادگاه
writs U قرار دادگاه
jurisdiction of the court U صلاحیت دادگاه
tribunal U دادگاه محکمه
judicial confession U اقرار در دادگاه
summary court U دادگاه بدوی
forum U دادگاه محکمه
special tribunal U دادگاه اختصاصی
writs U حکم دادگاه
forums U دادگاه محکمه
provost court U دادگاه پادگانی
tribunals U دادگاه محکمه
kangoroo court U دادگاه محلی
superior court U دادگاه عالی
courts of inquiry U دادگاه تفتیش
court of inquiry U دادگاه تفتیش
superior court U دادگاه تمیز
writ U حکم دادگاه
writ U قرار دادگاه
eyre U دادگاه سیار
venues U حوزه صلاحیت دادگاه
dockets U دفترتعیین وقت دادگاه
to give evidence before the court U در دادگاه گواهی دادن
venue U محل تشکیل دادگاه
legal enforcement U اجرای حکم دادگاه
sub judice U مورد مطالعه دادگاه
execution U اجرا [حکم دادگاه]
docketing U دفترتعیین وقت دادگاه
decisions U حکم دادگاه داوری
magistrates U قاضی دادگاه جنحه
to appear before the court U در دادگاه ظاهر شدن
docket U دفترتعیین وقت دادگاه
venues U محل تشکیل دادگاه
decision U حکم دادگاه داوری
docketed U دفترتعیین وقت دادگاه
venue U حوزه صلاحیت دادگاه
judgments U رای دادگاه قضاوت
judgements U رای دادگاه قضاوت
judgement U رای دادگاه قضاوت
to bring somebody before the court [s] U کسی را دادگاه بردن
bars U جایگاه متهمین در دادگاه
state's evidence U گواه دادگاه جنایی
magistrates U رئیس دادگاه بخش
magistrates U رئیس بخش دادگاه
magistrate U قاضی دادگاه جنحه
magistrate U رئیس دادگاه بخش
enforcement by writ U اجرای حکم دادگاه
stand U جایگاه گواه در دادگاه
dock U جایگاه متهم در دادگاه
suing U به دادگاه شکایت کردن
sues U به دادگاه شکایت کردن
actionable U قابل تعقیب در دادگاه
docks U جایگاه متهم در دادگاه
sue U به دادگاه شکایت کردن
recorders U رئیس دادگاه محلی
recorder U رئیس دادگاه محلی
processes U جریان کار در دادگاه
process U جریان کار در دادگاه
docked U جایگاه متهم در دادگاه
enforcement U اجرا [حکم دادگاه]
sued U به دادگاه شکایت کردن
magistrate U رئیس بخش دادگاه
rectus in curia U اعاده حق ترافع در دادگاه
go to law U به دادگاه عارض شدن
international court U دادگاه بین المللی
general court martial U دادگاه عالی نظامی
foreign judgment U رای دادگاه خارجی
foreign judgment U حکم دادگاه خارجی
f. time U روزهای تعطیل دادگاه
extrajudicial confession U اقرار در خارج دادگاه
enforcement of a judment U اجرای حکم دادگاه
termtime U دوره اجلاسیه دادگاه
traffic court U دادگاه تخلفات رانندگی
traffic court U دادگاه عبور و مرور
circuit U حوزه صلاحیت دادگاه
circuits U حوزه صلاحیت دادگاه
trial court U دادگاه رسیدگی به امورموضوعی
Recent search history Forum search
1olivine
1etaye namayandegi اعطای نمایندگی
1The outright abolition of the death penalty.
1The motherboard is also often referred to as the main board.
1ماست چی معنی دارد
2single gas
2single gas
1to as
1زنه شوهر دار
2In the Introduction to this book the speed of modern computers was cited as countering the need for some of the early work that was done to make best use of the woefully slow and memory-deficient comp
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com